بصيرت و اهل بصيرت
بصيرت و اهل بصيرت
نويسنده:مصطفي حيدري
منبع:روزنامه کیهان
منبع:روزنامه کیهان
بصيرت در اصطلاح قرآني به معناي ادراك حقايق و رؤيت چيزها چنان كه هست، مي باشد. بصيرت در نگرش قرآني جز با عمل به آموزه هاي وحياني و تزكيه نفس پديد نمي آيد. با اين همه اهل بصيرت در مسير رشد و كمال است نه آن كه به كمال رسيده و از دام خطر رسته باشد، بلكه هر آن ممكن است كه سقوط كرده و در دام شيطان افتد.انسان تا زماني كه در دنيا است و اجل واقعي او فرا نرسيده است در مسير است. اين مسير مي تواند حق و يا ضلالت باشد. آن كس كه در مسير كمالي است تا زماني كه اجل او فرانرسيده است هر دم ممكن است بازگردد و در مسير ضلالت قرارگيرد چنان كه اين مسئله درباره اهل ضلالت نيز صادق است و امكان توبه و بازگشت تا دم مرگ براي او فراهم است.
البته هستند كساني كه به كمال رسيده و هنوز اجل ايشان به پايان نرسيده است. آناني كه به كمال رسيده اند كساني هستند كه در قرآن از آنان به مخلصان (به فتح لام) ياد شده است. مقام مخلص مقام كساني است كه حتي ابليس از گمراه كردن ايشان نوميد شده است. اينان از شر گمراهي در امان هستند و با آن كه به كمال رسيده اند اجل ايشان فرا نمي رسد؛ اجل به معناي مرگ طبيعي انساني است كه به كمال لايق خود در مسير تكاملي رسيده و در صعود و سقوط به جايي رسيده است كه ديگر بودن وي در زمين تأثيري در شاكله وجودي اش نخواهد داشت.
بنابراين هر انساني در مسير زندگي خود تا اجل و مرگ طبيعي از اين كه مورد آزمايش، ابتلا و فتنه قرارگيرد درامان نمي باشد. اين حكم شامل همه كساني است كه از مقام مخلصين بيرون هستند. اهل بصيرت نيز چون در راهند از كساني هستند كه احتمال سقوط در ايشان قوي است؛ زيرا ابليس در مسير ايشان بيشتر مي نشيند و مي كوشد تا ايشان را كه در راهند و به كمال نزديك، به سقوط بكشاند. دامي كه ابليس براي ايشان پهن مي كند دام غرور و تكبر است.در سوره طه درباره سامري آمده است كه وي اهل بصيرتي بوده كه در دام شيطان افتاد و خود را به دام هلاكت و سقوط افكند. سامري از كساني است كه قرآن اهل بصيرت بودن وي را تاييد مي كند. قصه او همانند قصه بلعم باعور است كه به مقامات عالي رسيده بود و اهل بصيرت بود ولي به جهت گرايش شديد تكبري و غرورآميزش به جنگ خدا و پيامبرش مي رود و به تعبير قرآني اخلد في الارض مي شود و در زمين جاويدان مي گردد.
سامري اهل بصيرتي است كه به حقايق و معارفي دست مي يابد و در يك حركت جوهري كمالي به حدي از كمال مي رسد كه مي تواند از زر و زيور، گوساله اي بسازد كه صدايي از آن بيرون آيد و قوم موسي را در چله موسوي كه براي ديدار خدا به كوه طور شتافته بود، گمراه نمايد.خداوند در آيات 85تا 97 سوره طه به مسئله سامري اشاره و بيان مي كند كه سامري در پاسخ موسي(ع) گفت: من اهل بصيرتي شدم كه ديگران به آن نرسيده و از آن توانايي برخوردار نمي باشند: قال بصرت بما لم يبصروا به فقبضت قبضه من اثر الرسول فنبذتها و كذلك سولت لي نفسي؛ من به چيزي بصيرت يافتم كه ديگران بدان بصيرت نيافته اند. مشتي از خاكي كه نقش پاي آن فرستاده و رسول خدا را داشت بر گرفتم و در پيكر افكندم و نفس من اين كار را در چشمم بياراست.
در زمانه ما نيز سامري هاي اهل بصيرت بسياري هستند كه از توانايي هايي برخوردار مي شوند. اين برخورداري و توانايي از آن رو به ايشان داده مي شود كه در راه تزكيه قرارگرفته اند. در حديثي از امام صادق(ع) آمده است كه هر كس تزكيه كند، نتيجه عملش را در دنيا و آخرت مي يابد. آن كه اهل دنياست در دنيا و آن كه اهل آخرت است در آخرت به آن دست مي يابد و از آثار و نتايج آن بهره مند مي شود. در داستان امام صادق(ع) با فردي دهري آمده است كه وي از علوم و دانشي خاص برخوردار بوده و مي توانست از غيب خبر دهد. آن گاه پس از احتجاجات و مباحثه طولاني، اين فرد ايمان مي آورد و توانايي خود را از دست مي دهد كه آن حضرت مي فرمايد: خداوند بهره و سود هر كار خوبي را پرداخت كرده و پاداش مي دهد، از آن جايي كه پيش از اين اهل دنيا بودي آن را در دنيا به تو داده بود ولي اكنون كه ايمان آورده اي آن را ذخيره آخرتت كرده است.
هوشيار! كه در دام اهل بصيرتي بيافتيم كه به جهت برخي از توانايي ها مي كوشد تا سوداگري كند و دين مردمان را بخرد و آنان را از خدا دور سازد.
بنابراين اهل بصيرت همواره در خطر هستند و مي بايست از اين كه در دام شيطان بيافتند برحذر باشند و به خدا پناه برند.
البته هستند كساني كه به كمال رسيده و هنوز اجل ايشان به پايان نرسيده است. آناني كه به كمال رسيده اند كساني هستند كه در قرآن از آنان به مخلصان (به فتح لام) ياد شده است. مقام مخلص مقام كساني است كه حتي ابليس از گمراه كردن ايشان نوميد شده است. اينان از شر گمراهي در امان هستند و با آن كه به كمال رسيده اند اجل ايشان فرا نمي رسد؛ اجل به معناي مرگ طبيعي انساني است كه به كمال لايق خود در مسير تكاملي رسيده و در صعود و سقوط به جايي رسيده است كه ديگر بودن وي در زمين تأثيري در شاكله وجودي اش نخواهد داشت.
بنابراين هر انساني در مسير زندگي خود تا اجل و مرگ طبيعي از اين كه مورد آزمايش، ابتلا و فتنه قرارگيرد درامان نمي باشد. اين حكم شامل همه كساني است كه از مقام مخلصين بيرون هستند. اهل بصيرت نيز چون در راهند از كساني هستند كه احتمال سقوط در ايشان قوي است؛ زيرا ابليس در مسير ايشان بيشتر مي نشيند و مي كوشد تا ايشان را كه در راهند و به كمال نزديك، به سقوط بكشاند. دامي كه ابليس براي ايشان پهن مي كند دام غرور و تكبر است.در سوره طه درباره سامري آمده است كه وي اهل بصيرتي بوده كه در دام شيطان افتاد و خود را به دام هلاكت و سقوط افكند. سامري از كساني است كه قرآن اهل بصيرت بودن وي را تاييد مي كند. قصه او همانند قصه بلعم باعور است كه به مقامات عالي رسيده بود و اهل بصيرت بود ولي به جهت گرايش شديد تكبري و غرورآميزش به جنگ خدا و پيامبرش مي رود و به تعبير قرآني اخلد في الارض مي شود و در زمين جاويدان مي گردد.
سامري اهل بصيرتي است كه به حقايق و معارفي دست مي يابد و در يك حركت جوهري كمالي به حدي از كمال مي رسد كه مي تواند از زر و زيور، گوساله اي بسازد كه صدايي از آن بيرون آيد و قوم موسي را در چله موسوي كه براي ديدار خدا به كوه طور شتافته بود، گمراه نمايد.خداوند در آيات 85تا 97 سوره طه به مسئله سامري اشاره و بيان مي كند كه سامري در پاسخ موسي(ع) گفت: من اهل بصيرتي شدم كه ديگران به آن نرسيده و از آن توانايي برخوردار نمي باشند: قال بصرت بما لم يبصروا به فقبضت قبضه من اثر الرسول فنبذتها و كذلك سولت لي نفسي؛ من به چيزي بصيرت يافتم كه ديگران بدان بصيرت نيافته اند. مشتي از خاكي كه نقش پاي آن فرستاده و رسول خدا را داشت بر گرفتم و در پيكر افكندم و نفس من اين كار را در چشمم بياراست.
در زمانه ما نيز سامري هاي اهل بصيرت بسياري هستند كه از توانايي هايي برخوردار مي شوند. اين برخورداري و توانايي از آن رو به ايشان داده مي شود كه در راه تزكيه قرارگرفته اند. در حديثي از امام صادق(ع) آمده است كه هر كس تزكيه كند، نتيجه عملش را در دنيا و آخرت مي يابد. آن كه اهل دنياست در دنيا و آن كه اهل آخرت است در آخرت به آن دست مي يابد و از آثار و نتايج آن بهره مند مي شود. در داستان امام صادق(ع) با فردي دهري آمده است كه وي از علوم و دانشي خاص برخوردار بوده و مي توانست از غيب خبر دهد. آن گاه پس از احتجاجات و مباحثه طولاني، اين فرد ايمان مي آورد و توانايي خود را از دست مي دهد كه آن حضرت مي فرمايد: خداوند بهره و سود هر كار خوبي را پرداخت كرده و پاداش مي دهد، از آن جايي كه پيش از اين اهل دنيا بودي آن را در دنيا به تو داده بود ولي اكنون كه ايمان آورده اي آن را ذخيره آخرتت كرده است.
هوشيار! كه در دام اهل بصيرتي بيافتيم كه به جهت برخي از توانايي ها مي كوشد تا سوداگري كند و دين مردمان را بخرد و آنان را از خدا دور سازد.
بنابراين اهل بصيرت همواره در خطر هستند و مي بايست از اين كه در دام شيطان بيافتند برحذر باشند و به خدا پناه برند.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}